مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت اضطراب ناشی از فرزندکنکوری با آموزشپذیرش و تعهد بر انطباقپذیری والدگری، جهتگیری والدگری و نشخوارهای والدگری مادران دارای فرزند کنکوری
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت اضطراب ناشی از فرزندکنکوری با آموزش پذیرش و تعهد بر انطباق پذیری والدگری، جهتگیری والدگری و نشخوارهای والدگری مادران دارای فرزند کنکوری انجام شد.
روششناسی: روش تحقیق آزمایشی (طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل) همراه با مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت بود از کلیه مادران دارای فرزند کنکوری در سال 1402 بود. به منظور انتخاب نمونه از بین این مادران 60 مادر به شکل در دسترس انتخاب شدند سپس این مادران در سه گروه پژوهش (گروه بستهی اموزشی مدیریت اضطراب، گروه آموزش پذیرش و تعهد و گروه کنترل) گمارش شدند (هر گروه بیست نفر). هر دو گروه آزمایشی در حالیکه گروه گواه در لیست انتظار یود گروههای آزمایشی مداخلههای آموزشی را دریافت کردند. هر سه گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط ابزارهایی پژوهش ارزیابی شذند. این ابزارها عبارت بودند از انطباقپذیری (یوسفی و همکاران، 2011)، جهتگیری والدگری (صادقی و همکاران، 1400) و نشخوارهای فکری والدگری (یوسفی و همکاران، 1388). برای تجزیه تحلیل دادههای از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس با اندازههای تکراری) استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که هر دو روش بر بهبود متغیرهای وابسته موثر بودهاند به جز روش مدیریت اضطراب که بر جهتگیری والدگری اثر معنادار نداشته است. بین اثربخشی دو روش بر انطباقپذیری والدگری و نشخوارهای فکری والدگری تفاوت معنادری نبود.
نتیجهگیری: با توجه به این یافته های پیشنهاد میشود مشاوران مدرسه از این روشها برای بهبود انطباقپذیری والدگری و نشخوارهای فکری والدگری بهره ببرند.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی و ذهنآگاهی برافسردگی زنان مبتلا به دیابت بارداری
هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی و ذهنآگاهی بر افسردگی زنان مبتلا به دیابت بارداری صورت گرفت.
روششناسی: این پژوهش از نوع شبهآزمایشی بود. جامعه آماری زنان مبتلا به دیابت بارداری مراجعهکننده به شبکه بهداشت و درمان ری بودند. با استفاده از نمونهگیری دردسترس۴۵ نفر انتخاب و بهصورت تصادفی ذر سه گروه ذهنآگاهی، شناخت درمانی و کنترل گمارش شدند. پیشآزمون شامل پرسشنامه افسردگی ادینبورگ اجرا شد. هر یک از گروههای ذهنآگاهی و شناخت درمانی ۸ جلسه ۶۰ دقیقهای دو بار در هفته دریافت نمودند. پسآزمون بلافاصله بعد از انجام مداخلات انجام شد. پس از یک ماه آزمون پیگیری اجرا شد. معیارهای ورود به مطالعه عبارتاند از؛ سن ۱۸-۳۵ سال، ترم بارداری ۲۴ تا ۲۸ هفته، توانایی حداقل خواندن و نوشتن.معیارهای خروج از پژوهش؛ عدم حضور در جلسات درمانی بیش از ۲ جلسه، دریافت داروی مؤثر بر روان، دریافت رواندرمانی همزمان یا در یک سال اخیر، مواجهه با استرسورهای مهم و پیشبینینشده. تجزیهوتحلیل دادهها به روش تحلیل واریانس و با نرمافزار SPSS25 انجام شد.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت معنا داری بین سه گروه در پس آزمون و پی گیری وجود دارد (0.01>p). در آزمون تعقیبی بنفرونی معلوم شد که شناخت درمانی در مقایسه با ذهن آگاهی برای افسردگی اثربخشی بیشتری دارد (0.01>p). همچنین هر دو روش ذهن آگاهی (0.01>p)و شناخت درمانی (0.01>p) در بهبود افسردگی موثر بودند و در پیگیری این اثرات تداوم داشت(0.01>p).
نتیجه گیری: شناخت درمانی در بهبود افسردگی دیابت بارداری اثربخشی بیشتری نسبت به ذهن اگاهی نشان داد. همچنین هر دو روش در بهبود افسردگی موثر بودند.
مدل یابی بخشش بر اساس هوش اخلاقی، هوش معنوی و رشد اجتماعی با میانجیگری احساس گناه در دانشجویان
هدف: هدف پژوهش حاضر، مدل یابی بخشش بر اساس هوش اخلاقی، هوش معنوی و رشد اجتماعی با میانجیگری احساس گناه بوده است.
روششناسی: جامعه آماری پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی به تعداد 10000 دانشجو که در سال تحصیلی 1401-1402 در دانشگاه مشغول تحصیل بودهاند. تعداد نمونه آماری این پژوهش (24*20)، 480 نفر از دانشجویان در نظر گرفته شده است. برای جمعآوری دادههای موردنیاز از مطالعات کتابخانهای و میدانی استفاده شده است.ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه هوش معنوی عبدالله زاده (1387)، هوش اخلاقی لنیک و کیل (2005)، رشد اجتماعی وایلند (1953)، بخشش هارتلند (2005)، احساس گناه گوکلر و جونز (1988) بوده است. آزمونهای مورد استفاده شامل تحلیل عاملی تأییدی، نیکویی برازش، ضرایب مسیر و معنیداری، شاخصهای نیکویی برازش، آزمون کولموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و شاخصهای نیکویی برازش بود.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داده است: بین هوش اخلاقی، هوش معنوی و رشد اجتماعی با احساس گناه رابطه منفی وجود دارد. بین هوش اخلاقی، هوش معنوی و رشد اجتماعی با بخشش رابطه مثبت وجود دارد. بین احساس گناه با بخشش رابطه مثبت وجود دارد.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که هوش اخلاقی، هوش معنوی و رشد اجتماعی به طور مثبت بر بخشش تأثیر دارند، در حالی که احساس گناه نقش میانجی در این رابطه ایفا میکند.
اعتبارسنجی الگوی مطلوب شخصیت از نگاه مولانا و بررسی تطبیقی آن با رویکردهای شناختی و انسان گرایانه
هدف: پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی الگوی مطلوب شخصیت از نگاه مولانا و بررسی تطبیقی آن با رویکردهای شناختی و انسانگرایانه انجام شد.
روششناسی: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و همچنین، به لحاظ نوع دادهها، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی که در بخش کیفی فراترکیب و در بخش کمی توصیفی-پیمایشی بود. جامعة مورد مطالعه در بخش کیفی شامل مبانی نظری و پیشینه مرتبط پایگاههای داده داخلی (1380-1402) و خارجی (2000-2023) و در بخش کمی شامل اساتید رشتههای علوم تربیتی در دانشگاههای آزاد اسلامی بود. حجم نمونه در بخش کیفی حذف سیستماتیک بر اساس نمودار جریان مدل پریزما و در بخش کمی 20 نفر بر اساس نمونهگیری هدفمند و اصل اشباع انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی اسناد کتابخانهای و در بخش کمی پرسشنامه سنجش اعتبار الگو بود. در بخش کیفی بهمنظور محاسبه روایی چکلیست 27 موردی بر اساس مدل پریزما و برای محاسبه پایایی روش ضریب کاپای کوهن استفاده شد و در بخش کمی بهمنظور محاسبه روایی از روایی محتوایی و سازه و همینطور بهمنظور محاسبه پایایی از ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن ابزارها بود. روش تجزیهوتحلیل دادهها تحلیل مضمون (مضامین پایه، فراگیر و سازمان دهنده) بود.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان دادند که الگوی مطلوب شخصیت از نگاه مولانا دارای ابعاد بعد اجتماعی شخصیت انسان، خودآگاهی و شناخت خویشتن، مدیریت عواطف و تعادل درونی و تجربه و درسآموزی از زندگی بود که این ابعاد دارای مؤلفههای همدلی و ارتباط با دیگران، تعهد اجتماعی و احساس تعلق، تعامل سازنده و همکاری، ارزشهای اخلاقی و معنوی، والایش و تعالی روحی انسان، تفکر و خردورزی، پذیرش مسئولیتهای فردی و عدم فرافکنی، رشد و شکوفایی فردی، انتقادپذیری، عدم عیبجویی، تنظیم هیجانی، ابراز مناسب هیجانات، بهزیستی، دلبستگی، رویکردها و نگرشها و مدیریت چالشها بود.
نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان دادند که الگوی مطلوب شخصیت از نگاه مولانا شامل ابعاد مختلفی مانند آگاهی از خود، تنظیم هیجانی، تعاملات اجتماعی، و رشد فردی است که با مؤلفههای رویکردهای شناختی و انسانگرایانه همپوشانی دارد. این نتایج میتوانند در حوزههای آموزش، روانشناسی شخصیت، و توسعه فردی مورد استفاده قرار گیرند.
تبیین مدل تعالی پس از ضربه روانی بر اساس شکوفایی با میانجیگری توان حل مساله
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل تعالی پس از ضربه روانی بر اساس شکوفایی با میانجیگری توان حل مسأله انجام شد.
روششناسی: جامعه آماری پژوهش توصیفی-همبستگی حاضر شامل 400 نفر با تحصیلات بالای دیپلم از سنین 20 الی 60 سال است که حداقل آسیب روانی را گزارش کرده بودند. این نمونه بصورت نمونه در دسترس انتخاب شد. از پرسشنامهها یک لینک پاسخ دهی ساخته و به سایتها و مراکز خدمات روانشناسی به همراه توضیح مناسب ارسال شد. شرکت کنندگان به ترتیب به پرسشنامههای رشد پس از سانحه تدسچی وکالهون (1996)، پرسشنامه شکوفایی سلیمانی و همکاران (1394)، پرسشنامه حل مسئله هپنر و پترسن (1982) پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از آزمون نرمالیتی، آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش برازش مطلوب مدل را نشان داد و فرضیه اصلی پژوهش تایید شد. با توجه به نتایج حاصل از بررسی تاثیر غیرمستقیم شکوفایی از طریق حل مسأله، بر تعالی پس از ضربه روانی؛ تاثیر میانجیگری حل مسأله در رابطه بین شکوفایی و تعالی پس از ضربه روانی تایید شد.
نتیجهگیری: در نتیجه تعالی پس از ضربه روانی بر اساس شکوفایی و میانجیگری توان حل مسأله پیش بینی میشود.
اثربخشی درمان روان پویشی کوتاه مدت بر خودمدیریت روانی و انعطاف پذیری شناختی
هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان روان پویشی کوتاه مدت بر خودمدیریت روانی و انعطاف پذیری شناختی در بیماران قلبی و عروقی شهر بابل بود.
روششناسی: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه افراد دارای بیماری قلبی عروقی مراحعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی بابل در بازه زمانی سه ماهه آبان، آذر و دی سال 1402 تشکیل دادند. حجم نمونه 34 نفر ازمردان دارای شرایط سنی 60 سال به بالا، دارای بیماری قلبی و عروقی که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال(2010)، پرسشنامه خود مدیریتی ملاحسینی و برخوردار(۱۳۸۶) و پروتکل درمان روان پویشی کوتاه مدت دوانلو بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 28 انجام شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده و برای بررسی همه فرضیهها و تعیین تاثیر مداخله بر روی گروه آزمایش و ارزیابی تفاضل نمرات دو گروه در فاصله پیش آزمون و پس آزمون از تجزیه و تحلیل کوواریانس چند متغییره (مانکوا)، استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که درمان روان پویشی کوتاه مدت بر خودمدیریت روانی و انعطاف پذیری شناختی بیماران قلبی و عروقی تاثیر دارد.
نتیجهگیری: در نتیجه، درمان روان پویشی کوتاه مدت باعث افزایش خودمدیریت روانی و انعطاف پذیری شناختی در بیماران قلبی و عروقی میگردد.
اثربخشی آموزش زوجدرمانی هیجان مدار بر رضایتمندی زوجیت و نشاط معنوی زنان مبتلابه سرطان پستان
هدف: پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش زوجدرمانی هیجان مدار بر رضایتمندی زوجیت و نشاط معنوی زنان مبتلابه سرطان پستان انجام شد.
روششناسی: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین دارای همسران مبتلابه سرطان پستان بودند که به بیمارستان شهدای تجریش شهر تهران در سال 1401-1402 مراجعه کردند که 40 آزمودنی بهعنوان حجم نمونه با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقهای مداخله مبتنی بر آموزش زوجدرمانی را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار گرداوری داده شامل پرسشنامههای استاندارد رضایتمندی زوجیت همسران افروز (1389) و نشاط معنوی افروز (1395) بود که برای سنجش روایی از روایی محتوایی و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده و یافتهها بیانگر روا و پایا بودن ابزار بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره با اندازهگیری مکرر) با نرمافزار Spss-V23 بهره گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد بسته مداخلهای زوجدرمانی هیجان مدار توانست (05/0=p) رضایتمندی زوجیت و نشاط معنوی در زنان مبتلابه سرطان پستان را افزایش دهد. بهعلاوه بسته مداخلهای هیجانمدار پس از اجرای پسآزمون، پیگیری شد و نتایج نشان از پایداری درمان در طول زمان داشت.
نتیجهگیری: این یافتهها نشاندهنده این است که برنامه آموزشی زوجدرمانی هیجانمدار میتواند بهعنوان یک مداخله مؤثر برای بهبود کیفیت زندگی و روابط زناشویی زنان مبتلابه سرطان پستان مورداستفاده قرار گیرد. درنهایت، نتایج این پژوهش میتواند به توسعه برنامههای حمایتی و درمانی برای این گروه از بیماران کمک کند و اهمیت توجه به ابعاد عاطفی و روانشناختی در فرایند درمان را مورد تأکید قرار دهد.
اثربخشی درمان تلفیقی طرحواره و شفقت خود بر علائم بالینی زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمان تلفیقی طرحواره و شفقت خود بر علائم بالینی زنان مبتلابه اختلال شخصیت مرزی انجام شد.
روششناسی: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون گروه کنترل و پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان با اختلال شخصیت مرزی ساکن شهر تهران با حداقل 8 طرحواره ناسازگار در سال 1400 بودند و از میان آنها 34 نفر بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایداده شدند. پروتکل درمان تلفیقی طرحواره و شفقت خود برای گروه آزمایشی طی 15 جلسه، هفتهای یک جلسه 90 دقیقهای اجرا شد. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه اختلال شخصیت مرزی (BPI) لیشنرینگ (1999) استفاده شد. دادهها با روش تحلیل واریانس آمیخته تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها نشان داد با کنترل اثر پیشآزمون تفاوت معناداری بین پسآزمون گروه آزمایش و کنترل در علائم بالینی آشفتگی هویت (727/12=F)، مکانیزم دفاعی اولیه (325/13=F)، ترس از صمیمیت (56/10=F) زنان با اختلال شخصیت مرزی وجود داشت (01/0>P).
نتیجهگیری: با توجه به مؤثر بودن شیوه درمانی در بهبود علائم بالینی زنان با اختلال شخصیت مرزی، از این بسته درمانی میتوان بهعنوان مداخله روانشناختی مؤثر در مراکز سلامت جهت برای کاهش علائم بالینی زنان با اختلال شخصیت مرزی استفاده کرد.

دربارهی مجله
به اطلاع پژوهشگران عزیز می رساند نشریه "پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی" موفق به اخذ نمایه پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) شد.
نشریه "پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی" از تاریخ 1402/10/09تأیید اولیه کمیسیون نشریات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را کسب و پس از ارزیابی رتبه علمی ب را کسب نمود.
مجله «پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی» (PDMD) یک مجله علمی با دسترسی آزاد و داوری دوسو ناشناس است که مقالات اصیل، مرورها، ارتباطات کوتاه و گزارشهای علمی با استانداردهای علمی و اخلاقی بالا در حوزه روانشناسی، با تمرکز بر اختلالات خلقی و پویاییهای روانشناختی، منتشر میکند. این مجله چهار بار در سال به زبان فارسی توسط «انجمن هوش و استعداد ماهر» منتشر میشود و موضوعات علمی در زمینههای زیر را پوشش میدهد:
- جنبه های روان شناختی و روان فیزیولوژیکی بیمار یهای مزمن
- استرس، اضطراب و مکانیزم های دفاعی
- مدل های رفتاری، شناختی و اجتماعی مرتبط با روان درمانی
- فرایندهای روانی و تداوم اختلالات روانی و بیماری های تهدید کننده سلامت روان
- مداخلات روان شناختی در درمان بیماری های تهدید کننده سلامتی
- مطالعات با روش شناسی کیفی و ترکیبی در حوزه روان شناسی و روان درمانی
- توسعه مطالعات میان رشته ای در حوزه سلامت
- توجه، ادارک،حافظه، کارکردهای اجرایی، بازتوانی شناختی
- مدل ها و فرایندهای شناختی در اختلال های هیجانی.