اثربخشی درمان روان پویشی کوتاه مدت بر خودمدیریت روانی و انعطاف پذیری شناختی
هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان روان پویشی کوتاه مدت بر خودمدیریت روانی و انعطاف پذیری شناختی در بیماران قلبی و عروقی شهر بابل بود.
روششناسی: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه افراد دارای بیماری قلبی عروقی مراحعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی بابل در بازه زمانی سه ماهه آبان، آذر و دی سال 1402 تشکیل دادند. حجم نمونه 34 نفر ازمردان دارای شرایط سنی 60 سال به بالا، دارای بیماری قلبی و عروقی که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال(2010)، پرسشنامه خود مدیریتی ملاحسینی و برخوردار(۱۳۸۶) و پروتکل درمان روان پویشی کوتاه مدت دوانلو بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 28 انجام شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده و برای بررسی همه فرضیهها و تعیین تاثیر مداخله بر روی گروه آزمایش و ارزیابی تفاضل نمرات دو گروه در فاصله پیش آزمون و پس آزمون از تجزیه و تحلیل کوواریانس چند متغییره (مانکوا)، استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که درمان روان پویشی کوتاه مدت بر خودمدیریت روانی و انعطاف پذیری شناختی بیماران قلبی و عروقی تاثیر دارد.
نتیجهگیری: در نتیجه، درمان روان پویشی کوتاه مدت باعث افزایش خودمدیریت روانی و انعطاف پذیری شناختی در بیماران قلبی و عروقی میگردد.
اثربخشی آموزش زوجدرمانی هیجان مدار بر رضایتمندی زوجیت و نشاط معنوی زنان مبتلابه سرطان پستان
هدف: پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش زوجدرمانی هیجان مدار بر رضایتمندی زوجیت و نشاط معنوی زنان مبتلابه سرطان پستان انجام شد.
روششناسی: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین دارای همسران مبتلابه سرطان پستان بودند که به بیمارستان شهدای تجریش شهر تهران در سال 1401-1402 مراجعه کردند که 40 آزمودنی بهعنوان حجم نمونه با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقهای مداخله مبتنی بر آموزش زوجدرمانی را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار گرداوری داده شامل پرسشنامههای استاندارد رضایتمندی زوجیت همسران افروز (1389) و نشاط معنوی افروز (1395) بود که برای سنجش روایی از روایی محتوایی و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده و یافتهها بیانگر روا و پایا بودن ابزار بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره با اندازهگیری مکرر) با نرمافزار Spss-V23 بهره گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد بسته مداخلهای زوجدرمانی هیجان مدار توانست (05/0=p) رضایتمندی زوجیت و نشاط معنوی در زنان مبتلابه سرطان پستان را افزایش دهد. بهعلاوه بسته مداخلهای هیجانمدار پس از اجرای پسآزمون، پیگیری شد و نتایج نشان از پایداری درمان در طول زمان داشت.
نتیجهگیری: این یافتهها نشاندهنده این است که برنامه آموزشی زوجدرمانی هیجانمدار میتواند بهعنوان یک مداخله مؤثر برای بهبود کیفیت زندگی و روابط زناشویی زنان مبتلابه سرطان پستان مورداستفاده قرار گیرد. درنهایت، نتایج این پژوهش میتواند به توسعه برنامههای حمایتی و درمانی برای این گروه از بیماران کمک کند و اهمیت توجه به ابعاد عاطفی و روانشناختی در فرایند درمان را مورد تأکید قرار دهد.
رویکردهای جدید در بهبود سلامت روانی و جسمانی سالمندان: ترکیب تمرینات قدرتی، ذهنآگاهی و استفاده از هوش مصنوعی
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات قدرتی، ذهنآگاهی و هوش مصنوعی بر بهبود سلامت روانی و جسمانی سالمندان بود. روششناسی: این مطالعه مروری روایتی با استفاده از روش تحلیل توصیفی، یافتههای مطالعات علمی منتشرشده بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۴ را تحلیل کرده است. جستجوی جامع در پایگاههای داده نظیر PubMed، Scopus و Web of Science با استفاده از کلیدواژههای مرتبط انجام شد. مطالعاتی که بر تمرینات قدرتی، تکنیکهای ذهنآگاهی و کاربردهای هوش مصنوعی در مراقبت از سالمندان متمرکز بودند، انتخاب شدند. دادهها استخراج و برای ارزیابی تأثیرات جداگانه و ترکیبی این روشها بر سلامت روانی و جسمانی سالمندان تحلیل شدند. یافتهها: تمرینات قدرتی به طور قابل توجهی باعث افزایش قدرت عضلانی، بهبود تعادل و استقلال جسمانی سالمندان شده و خطر سقوط را کاهش داده است. تمرینات ذهنآگاهی منجر به کاهش استرس، بهبود کیفیت خواب و ارتقای سلامت روانی شدهاند. هوش مصنوعی از طریق ارائه راهحلهای شخصیسازیشده، پایش سلامت، و پشتیبانی از زندگی مستقل، نقش مؤثری در بهبود کیفیت زندگی سالمندان ایفا کرده است. ترکیب این رویکردها نشاندهنده اثرات همافزایی بود که به طور همزمان چالشهای جسمانی و روانی مرتبط با سالمندی را کاهش داده و کیفیت زندگی را بهبود بخشید. نتیجهگیری: یافتهها نشاندهنده پتانسیل بالای ترکیب تمرینات قدرتی، ذهنآگاهی و فناوری هوش مصنوعی برای ارتقای سلامت روانی و جسمانی سالمندان است. این مدل جامع میتواند به عنوان یک راهحل پایدار و مؤثر برای بهبود کیفیت زندگی سالمندان و افزایش استقلال آنها مورد استفاده قرار گیرد. تحقیقات بیشتری برای بهینهسازی و اجرای این راهکارها در مقیاس بزرگتر ضروری است.
اثربخشی آموزش مهارتهای اساسی زندگی بر سرمایه روانشناختی، تنظیم هیجانی و کیفیت زندگی در زنان دارای همسر زندانی
زمینه و هدف: پژوهشهای اندکی بر روی زنان دارای همسر زندانی یا سرپرست خانوار انجامشده و لازم است پژوهشهایی با هدف بهبود سرمایه روانشناختی، تنظیم هیجانی و کیفیت زندگی آنان انجام شود. در نتیجه، هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای اساسی زندگی بر سرمایه روانشناختی، تنظیم هیجانی و کیفیت زندگی در زنان دارای همسر زندانی بود.
روش و مواد: مطالعه حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه این مطالعه همه زنان دارای همسر زندانی شهر تهران بودند. حجم نمونه برای هر گروه 15 نفر در نظر گرفته شد و بر همین اساس 30 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 120 دقیقهای تحت آموزش مهارتهای اساسی زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1998) قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای سرمایههای روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007)، دشواری در تنظیم هیجانی (گراتز و روئمر، 2004) و فرم کوتاه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996) بودند. دادههای این مطالعه با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار SPSS-26 تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای این پژوهش نشان داد که آموزش مهارتهای اساسی زندگی باعث افزایش معنادار سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی و کاهش معنادار دشواری در تنظیم هیجانی در زنان دارای همسر زندانی شد (001/0P<).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش مهارتهای اساسی زندگی نقش موثری در افزایش سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی و کاهش دشواری در تنظیم هیجانی در زنان دارای همسر زندانی داشت. بنابراین، برای بهبود ویژگیهای روانشناختی در گروههای آسیبپذیر از جمله زنان دارای همسر زندانی میتوان از روش آموزش مهارتهای اساسی زندگی استفاده کرد.
تاثیر آموزش سرزندگی تحصیلی بر غفلت آموزشی و هیجانهای تحصیلی مثبت و منفی دانشآموزان
زمینه و هدف: عواملی مانند غفلت آموزشی و هیجانهای تحصیلی نقش مهمی در وضعیت تحصیلی دانشآموزان دارند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تاثیر آموزش سرزندگی تحصیلی بر غفلت آموزشی و هیجانهای تحصیلی مثبت و منفی دانشآموزان انجام شد.
روش و مواد: مطالعه حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانشآموزان دختر پایه ششم ناحیه1 سنندج در سال تحصیلی 1401-1402 بودند. نمونه این مطالعه، 50 نفر بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 50 دقیقهای تحت آموزش سرزندگی تحصیلی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. ابزارهای پژوهش شامل خردهمقیاس غفلت آموزشی در پرسشنامه سوءرفتار و غفلت آموزشی (نوعپرور قرهباغ و زینالی، 1398) و پرسشنامه هیجانهای تحصیلی (پکران و همکاران، 2002) بودند. دادههای این مطالعه با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار SPSS-26 تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش سرزندگی تحصیلی باعث کاهش غفلت آموزشی و هیجانهای تحصیلی منفی و افزایش هیجانهای تحصیلی مثبت دانشآموزان شد (001/0P<).
نتیجهگیری: با توجه به تاثیر آموزش سرزندگی تحصیلی بر غفلت آموزشی و هیجانهای تحصیلی مثبت و منفی دانشآموزان، مشاوران و روانشناسان جهت بهبود ویژگیهای تحصیلی میتوانند از روش مذکور استفاده نمایند.
روایی تشخیصی نسخه سوم سیاهه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا (MMPI-3) در سطح ملی
زمینه و هدف: فرایند سنجش روانشناختی با تاکید بر رویکرد درمانی همواره نقش موثری در شناسایی و تشخیص مشکلها و اختلالهای شخصیتی و روانشناختی دارد. بنابراین، هدف این پژوهش تعیین روایی تشخیصی نسخه سوم سیاهه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا (MMPI-3) در سطح ملی بود.
روش و مواد: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا کمّی از نوع روانسنجی بود. جامعه پژوهش همه مردان و زنان 18 تا 40 سال ایرانی بودند که از میان آنها 120 نفر (60 فرد مبتلا به اختلال مرزی و 60 فرد نرمال) به روشهای نمونهگیری هدفمند و تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر نسخه سوم سیاهه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا (MMPI-3) بود و دادههای آن با روشهای ضریب حساسیت و ضریب وضوحگرایی در نرمافزار SPSS-25 تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که همه زیرمقیاسهای نسخه سوم سیاهه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا دارای روایی تشخیصی مناسبی بر اساس ضریب حساسیت بالاتر از 60/0 بودند، به جزء زیرمقیاسهای نارسایی رفتاری، رفتارهای ضداجتماعی، فعالیتگرایی هیپومانیک، شکایات شناختی، عقاید مرگ و خودکشی، درماندگی/ ناامیدی، عدم کارآیی، خشم درونی، ترسهای محدودکننده رفتار، مشکلات خانوادگی، مشکلات سلوکی نوجوانی، سوءمصرف مواد، پرخاشگری، بدبینی، خودبزرگبینی، سلطهگری، اجتناب اجتماعی، کمرویی، پرخاشجویی، بیمسئولیتی و هیجانهای منفی/ رواننژندی که ضریب حساسیت همه آنها کمتر از 40/0 بود. همچنین، همه زیرمقیاسهای نسخه سوم سیاهه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا دارای روایی تشخیصی مناسبی بر اساس ضریب وضوحگرایی بالاتر از 60/0 بودند، به جزء زیرمقیاسهای فعالیتگرایی هیپومانیک و ترسهای محدودکننده رفتار که ضریب وضوحگرایی همه آنها کمتر از 60/0 بود.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، مشاوران، درمانگران و متخصصان برای شناسایی و تشخیص مشکلها و اختلالهای شخصیتی و روانشناختی میتوانند از نسخه سوم سیاهه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا استفاده نمایند.
بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاس تداخل اضطراب در زندگی کودک
زمینه و هدف: اضطراب سازهای مهم در دوران کودکی است که پیامدهای روانشناختی منفی زیادی دارد. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاس تداخل اضطراب در زندگی کودک بود.
روش و مواد: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی بود. جامعه پژوهش کودکان 15-10 سال استان مازندران بودند که تعداد 370 نفر از آنها با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک (لینهام و همکاران، 2013) و مقیاس اضطراب کودکان (اسپنس، 1997) و مقیاس تجدیدنظرشده اضطراب آشکار کودکان (رینولدز و ریچموند، 1978) بودند. دادههای این مطالعه با روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک دارای دو عامل تداخل در عملکرد خارج از خانه و تداخل در عملکرد داخل خانه بود. بار عاملی گویههای هر دو عامل بالاتر از 50/0 بود و پایایی عاملهای مذکور در دختران و پسران و کل نمونه با روش آلفای کرونباخ در دامنه 70/0 تا 78/0 بهدست آمد. علاوه بر آن، روایی همگرای مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک، عاملهای تداخل در عملکرد خارج از خانه و تداخل در عملکرد داخل خانه با مقیاس اضطراب کودکان و مولفههای آن و مقیاس تجدیدنظرشده اضطراب آشکار کودکان معنیدار بود (001/0P<). همچنین، پایایی برای مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک، تداخل در عملکرد خارج از خانه و تداخل در عملکرد داخل خانه با روش بازآزمایی دو هفتهای بهترتیب 85/0، 81/0 و 77/0 محاسبه شد.
نتیجهگیری: با توجه به شاخصهای روانسنجی مناسب برای مقیاس تداخل اضطراب در زندگی کودک، متخصصان و درمانگران حوزه سلامت میتوانند از این ابزار برای اندازهگیری تداخل زندگی در اضطراب کودکان استفاده نمایند.
مقایسه اثربخشی تصویرسازی ارتباطی (ایماگوتراپی) و روایت درمانی بر پشیمانی از انتخاب همسر، دلزدگی زناشویی و تابآوری در زنان قربانی خشونت خانگی
هدف: هدف این پژوهش بررسی و مقایسه اثربخشی ایماگوتراپی و روایتدرمانی بر پشیمانی از انتخاب همسر، دلزدگی زناشویی و تابآوری در زنان قربانی خشونت خانگی بود. روششناسی: این مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری سهماهه انجام شد. جامعه آماری شامل زنان قربانی خشونت خانگی مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در پاییز 1401 بود. نمونهای به حجم 54 نفر به روش در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در سه گروه (ایماگوتراپی، روایتدرمانی و کنترل) گمارده شدند. مداخلات طی 10 جلسه 90 دقیقهای برای گروههای آزمایش اجرا شد. ابزارهای گردآوری دادهها شامل مقیاس پشیمانی از انتخاب همسر شوارتز، مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز و پرسشنامه تابآوری کانر و دیویدسون بود. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. یافتهها: نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که اثرات اصلی زمان و گروه برای هر سه متغیر معنادار بود (p < 0.01). همچنین، اثر تعامل زمان و گروه برای پشیمانی از انتخاب همسر (F = 9.59, p < 0.01)، دلزدگی زناشویی (F = 5.61, p = 0.01) و تابآوری (F = 10.11, p < 0.01) معنادار بود. نتایج آزمون بونفرونی نشان داد که ایماگوتراپی اثربخشی بیشتری نسبت به روایتدرمانی در کاهش پشیمانی از انتخاب همسر (MD = -1.10, p = 0.04) و دلزدگی زناشویی (MD = -3.80, p = 0.02) و همچنین افزایش تابآوری (MD = 2.90, p = 0.03) دارد. نتیجهگیری: ایماگوتراپی و روایتدرمانی بهعنوان مداخلات مؤثر در بهبود کیفیت روابط زناشویی و افزایش تابآوری زنان قربانی خشونت خانگی توصیه میشوند. با این حال، اثربخشی ایماگوتراپی در مقایسه با روایتدرمانی بیشتر است. طراحی برنامههای آموزشی مبتنی بر این رویکردها میتواند به بهبود شرایط روانشناختی این گروه کمک کند.
دربارهی مجله
نشریه "پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی" از تاریخ 1402/10/09تأیید اولیه کمیسیون نشریات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را کسب و پس از ارزیابی رتبه علمی ب را کسب نمود.
مجله «پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی» (PDMD) یک مجله علمی با دسترسی آزاد و داوری دوسو ناشناس است که مقالات اصیل، مرورها، ارتباطات کوتاه و گزارشهای علمی با استانداردهای علمی و اخلاقی بالا در حوزه روانشناسی، با تمرکز بر اختلالات خلقی و پویاییهای روانشناختی، منتشر میکند. این مجله چهار بار در سال به زبان فارسی توسط «انجمن هوش و استعداد ماهر» منتشر میشود و موضوعات علمی در زمینههای زیر را پوشش میدهد:
- جنبه های روان شناختی و روان فیزیولوژیکی بیمار یهای مزمن
- استرس، اضطراب و مکانیزم های دفاعی
- مدل های رفتاری، شناختی و اجتماعی مرتبط با روان درمانی
- فرایندهای روانی و تداوم اختلالات روانی و بیماری های تهدید کننده سلامت روان
- مداخلات روان شناختی در درمان بیماری های تهدید کننده سلامتی
- مطالعات با روش شناسی کیفی و ترکیبی در حوزه روان شناسی و روان درمانی
- توسعه مطالعات میان رشته ای در حوزه سلامت
- توجه، ادارک،حافظه، کارکردهای اجرایی، بازتوانی شناختی
- مدل ها و فرایندهای شناختی در اختلال های هیجانی.