مقایسه اثربخشی بیان هیجانی نوشتاری و رفتار درمانی عقلانی هیجانی در تنظیم هیجانی زنان نابارور
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی راهبرد بیان هیجانی نوشتاری و رفتار درمانی عقلانی هیجانی در بهبود تنظیم هیجان زنان نابارور بود. روششناسی: این مطالعه با طرح نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون–پسآزمون–پیگیری با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان نابارور شهر تهران در سال 1402 بود که به مراکز ناباروری مراجعه کرده و توسط متخصصان نابارور تشخیص داده شده بودند. از میان آنان 45 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایش اول به مدت 8 جلسه 15 تا 30 دقیقهای تحت آموزش راهبردهای بیان هیجانی نوشتاری قرار گرفتند و گروه آزمایش دوم در 12 جلسه 60 دقیقهای آموزش رفتار درمانی عقلانی هیجانی شرکت کردند، در حالی که گروه کنترل در فهرست انتظار باقی ماند. ابزار جمعآوری داده پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان (2003) بود. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و نرمافزار SPSS-24 انجام گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد هر دو مداخله بیان هیجانی نوشتاری و رفتار درمانی عقلانی هیجانی نسبت به گروه کنترل منجر به بهبود معنادار مؤلفههای تنظیم هیجان شدند (05/0>P). آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که بین میانگین نمرات گروههای آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنادار وجود داشت. با این حال، تفاوت میانگین تغییرات بین دو گروه آزمایش از نظر آماری معنادار نبود (05/0<P). همچنین نتایج مرحله پیگیری بیانگر پایداری اثرات مداخلات در طول زمان بود. نتیجهگیری: یافتهها نشان میدهد هر دو رویکرد بیان هیجانی نوشتاری و رفتار درمانی عقلانی هیجانی با بهرهگیری از تکنیکهای اختصاصی خود، توانستهاند مؤثرانه در بهبود تنظیم هیجان زنان نابارور نقش داشته باشند. این نتایج اهمیت مداخلات روانشناختی نوین در کنار درمانهای پزشکی ناباروری را برجسته میسازد و میتواند به ارتقای کیفیت زندگی این گروه از زنان کمک کند.
پیشبینی نگرانی از تصویر بدن بر اساس همجوشی شناختی با نقش میانجی اجتناب تجربهای
هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش همجوشی شناختی در پیشبینی نگرانی از تصویر بدن با در نظر گرفتن نقش میانجی اجتناب تجربهای در دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر کرج بود. روششناسی: این پژوهش کاربردی به روش پیمایشی و با رویکرد کمی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر کرج در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بود. حجم نمونه با استفاده از نرمافزار SPSS Sample Power برابر با ۳۵۷ نفر و به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شد. ابزار گردآوری دادهها شامل سه پرسشنامه استاندارد نگرانی از تصویر بدن، همجوشی شناختی، و پذیرش و عمل (نسخه دوم) بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و مدلیابی معادلات ساختاری در AMOS تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد که همجوشی شناختی بر نگرانی از تصویر بدن اثر مستقیم مثبت و معناداری دارد (β=0.53, p<0.001). همچنین، همجوشی شناختی بر اجتناب تجربهای نیز اثر مثبت و معنادار داشت (β=0.47, p<0.001) و اجتناب تجربهای به طور مستقیم نگرانی از تصویر بدن را پیشبینی کرد (β=0.50, p<0.001). آزمون بوتاسترپ نشان داد اجتناب تجربهای نقش میانجی جزئی بین همجوشی شناختی و نگرانی از تصویر بدن ایفا میکند (p=0.008). شاخصهای برازش مدل از جمله RMSEA=0.07 و CFI=0.91 مطلوب گزارش شد. نتیجهگیری: همجوشی شناختی و اجتناب تجربهای هر دو از عوامل مهم در تبیین نگرانی از تصویر بدن محسوب میشوند. نقش میانجی اجتناب تجربهای بیانگر آن است که کاهش اجتناب تجربهای میتواند شدت تأثیر همجوشی شناختی بر نگرانی از تصویر بدن را کاهش دهد. یافتهها میتوانند مبنای طراحی مداخلات شناختی-رفتاری موج سوم برای بهبود تصویر بدن در نوجوانان دختر باشند.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر مشکلات خواب و تجربه درد در سالمندان
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر مشکلات خواب و تجربه درد در سالمندان بود. روششناسی: این تحقیق از نوع آزمایشی با پیشآزمون-پسآزمون و گروه کنترل با پیگیری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام سالمندان شهر مشهد در سال 1403 بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، 30 نفر انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت مداخله درمان شناختی-رفتاری قرار گرفت، در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ و پرسشنامه درد مکگیل بودند. درمان شناختی-رفتاری با توجه به پروتکل رایت و همکاران (2006) در 8 جلسه 90 دقیقهای به صورت هفتگی اجرا شد. پس از پایان درمان، آزمودنیها دوباره پرسشنامهها را تکمیل کردند و پیگیری سهماهه انجام شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری در کاهش مشکلات خواب و درد سالمندان مؤثر بوده و اثرات آن در پیگیری سه ماهه پایدار باقی ماند (05/0>p). نتیجهگیری: این پژوهش به تأثیر مثبت درمان شناختی-رفتاری بر بهبود کیفیت خواب و کاهش درد در سالمندان اشاره دارد و برای استفاده از این روش درمانی در مداخلات سالمندی توصیه میشود.
رابطه استرس تحصیلی و حمایت اجتماعی ادراکشده با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیامنور شهر تبریز
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه میان استرس تحصیلی و حمایت اجتماعی ادراکشده با عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. روششناسی: این پژوهش کاربردی با روش توصیفی-همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیامنور تبریز (8082 نفر) در سال تحصیلی 1403-1404 بود. با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر به شیوه نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه استرس تحصیلی گادزلا (1994)، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراکشده زیمت و همکاران (1988)، و معدل ترم گذشته دانشجویان بهعنوان شاخص عملکرد تحصیلی بود. دادهها با نرمافزار SPSS نسخه 27 و رگرسیون خطی گامبهگام تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد مؤلفههای استرس تحصیلی (ناکامی، فشار، تغییرات و استرس خودتحمیلی) اثر منفی و معناداری بر عملکرد تحصیلی دارند. واکنشهای رفتاری، جسمانی، شناختی و هیجانی نسبت به استرس نیز بهطور معنادار عملکرد تحصیلی را کاهش دادند. در مقابل، حمایت اجتماعی ادراکشده از خانواده، دوستان و دیگران با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنادار داشت. تحلیل رگرسیون نشان داد حدود 71 تا 73 درصد از تغییرات عملکرد تحصیلی توسط استرس تحصیلی و حمایت اجتماعی تبیین میشود (p<0.001). نتیجهگیری: یافتهها نشان میدهد استرس تحصیلی با کاهش عملکرد تحصیلی همراه است و حمایت اجتماعی ادراکشده میتواند این اثر منفی را تعدیل کرده و بهبود عملکرد را تسهیل کند. تقویت منابع حمایتی خانواده، دوستان و دانشگاه میتواند نقش مؤثری در ارتقای موفقیت تحصیلی دانشجویان ایفا نماید.
بررسی و مقایسه اثربخشی موسیقی درمانی مبتنی بر آموزش موسیقی با رویکرد ارف شولورک بر کاهش اضطراب و افسردگی کودکان
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی موسیقی درمانی مبتنی بر آموزش موسیقی با رویکرد ارف شولورک بر کاهش اضطراب و افسردگی کودکان بود. روششناسی: پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری دوماهه انجام شد. جامعه آماری شامل کودکان 8 تا 10 ساله شهر شیراز بود که از میان آنها 80 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده و به صورت غربالگری انتخاب شدند. پس از ریزش نمونه، 78 آزمودنی بهصورت قرعهکشی در دو گروه آزمایش و کنترل 39 نفری قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 120 دقیقهای با استفاده از پروتکل پژوهشگر ساخته، تحت آموزش موسیقی قرار گرفت و گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکرد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه DASS-Y نسخه کودکان و نوجوانان ایرانی بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-26 و آزمونهای تحلیل کوواریانس تکمتغیره و چندمتغیره و آزمون T زوجی انجام شد. یافتهها: یافتهها گویای آن بود که مداخلۀ موسیقیدرمانی موجب کاهش معنادار در سطح اضطراب و افسردگی شرکتکنندگان در زمانهای پسآزمون و پیگیری شد (05/0>P). همچنین، بین اثربخشی مداخله بر کاهش اضطراب و افسردگی تفاوت معناداری مشاهده شد (05/0>P). میزان اثربخشی بر کاهش اضطراب بیشتر از تأثیر آن بر کاهش افسردگی بود. نتیجهگیری: آموزش موسیقی با رویکرد ارف شولورک میتواند بهعنوان روشی کارآمد برای کاهش اضطراب و افسردگی کودکان مورد استفاده قرار گیرد و به بهبود سلامت روان آنان کمک کند. متخصصان سلامت روان کودک میتوانند از این مداخله در کنار سایر رویکردهای درمانی برای کاهش سطح اضطراب و افسردگی کودکان بهره بگیرند.
اثربخشی طرحواره درمانی بر کمال گرایی و استرس انتظارات تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر کمال گرایی و استرس انتظارات تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم انجام شد. روششناسی: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسط دوم شهرستان تنکابن در سال تحصیلی 1404-1403 بودند. نمونه پژوهش حاضر 30 نفر از افراد جامعه بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کمال گرایی مثبت و منفی تری-شورت و همکاران (1995) و پرسشنامه استرس انتظارات تحصیلی انگ و هوان (2006) بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکووا) و تک متغیره (آنکووا در متن مانکووا) استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که تفاوت آماری معنی داری در پس ازمون دو گروه ازمایش و کنترل از نظر میانگین نمرات متغیرهای کمال گرایی مثبت، کمال گرایی منفی و استرس انتظارات تحصیلی دارد (001/0>P). نتیجهگیری: به این صورت که طرحواره درمانی سبب افزایش کمال گرایی مثبت و کاهش کمال گرایی منفی و استرس انتظارات تحصیلی دانش آموزان شد.
تدوین مدل شکست تحصیلی بر اساس اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی با میانجیگری ذهن آگاهی
هدف: هدف اصلی این پژوهش تدوین مدل شکست تحصیلی براساس اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی با میانجیگری ذهن آگاهی است. روششناسی: روش پژوهش معادلات ساختاری متشکل از چهار متغیر: اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی به عنوان متغیرهای مستقل، متغیر ذهن آگاهی به عنوان متغیر میانجی و متغیر شکست تحصیلی به عنوان متغیر وابسته مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق از پرسشنامههای اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (۱۹۸۴)، فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (1997)، ذهن آگاهی بائر و همکاران (۲۰۰۶) استفاده شد. شرکت کنندگانها به تعداد 510 نفر از دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر اردبیل که شکست تحصیلی را تجربه کرده اند و یا در انتظار شکست تحصیلی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یافتهها: نتیج نشان داد که در بررسی اثرات مستقیم اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی اثر مستقیم، منفی و معناداری بر ذهن آگاهی دارد (001/0=p). اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی بر شکست تحصیلی تأثیر مستقیم، مثبت و معناداری دارد(001/0=p). ذهن آگاهی بر شکست تحصیلی تأثیر مستقیم، منفی و معناداری دارد(001/0=p). هم چنین در بررسی اثرات غیر مستقیم: اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی بر شکست تحصیلی با میانجی گری ذهن آگاهی اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار دارد(001/0=p). نتیجهگیری: در نهایت مدل شکست تحصیلی براساس اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی با میانجیگری ذهن آگاهی از برازش مناسبی برخوردار بود.
طراحی الگوی پرورش خلاقیت برای دانشآموزان دوره متوسطه اول در درس جغرافیا استان ذیقار با رویکرد دادهبنیاد نوظهور
هدف: هدف این پژوهش، طراحی الگوی پرورش خلاقیت برای دانشآموزان دوره متوسطه اول در درس جغرافیای استان ذیقار عراق با استفاده از رویکرد دادهبنیاد نوظهور است. روششناسی: این پژوهش از نوع کیفی و از نظر هدف کاربردی است که با رویکرد دادهبنیاد نوظهور انجام شد. جامعه آماری شامل خبرگان حوزه تعلیم و تربیت و روانشناسی بود که با نمونهگیری نظری و تا رسیدن به اشباع نظری، ۱۵ نفر از آنها انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته بود و تحلیل دادهها طی مراحل کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. سپس ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای الگو با مشارکت خبرگان نهاییسازی، اولویتبندی و اعتباریابی شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که الگوی پرورش خلاقیت دارای ۴ بعد اصلی (سازمانی، آموزشی، نیروی انسانی، اجتماعی/اقتصادی)، ۱۴ مؤلفه و ۱۰۲ شاخص است. مؤلفههای مهم شامل فرهنگ سازمانی، ساختار، برنامهریزی آموزشی، محتوای درسی، روش تدریس، ارزشیابی، تجهیزات آموزشی، خانواده، دانشآموز، معلمان، مدیران، رسانه، منابع مالی و اثربخشی اجتماعی بودند. بیشترین اولویت بر مؤلفههایی چون فرهنگ سازمان، برنامهریزی، خانواده و رسانه قرار گرفت. نتیجهگیری: الگوی پیشنهادی میتواند در تدوین سیاستهای آموزشی مؤثر برای پرورش خلاقیت در درس جغرافیا مورد استفاده قرار گیرد. توجه به ابعاد سازمانی، زیرساختهای آموزشی، تقویت عوامل انسانی و فراهمسازی شرایط اجتماعی-اقتصادی مناسب از الزامات تحقق این الگو است. این پژوهش با ارائه مدلی بومیشده، میتواند راهگشای بهبود نظام آموزشی و تربیت نیروی انسانی خلاق در سطح متوسطه باشد.

دربارهی مجله
به اطلاع پژوهشگران عزیز می رساند نشریه "پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی" موفق به اخذ نمایه پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) شد. (اطلاعات بیشتر)
نشریه "پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی" از تاریخ 1402/10/09تأیید اولیه کمیسیون نشریات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را کسب و پس از ارزیابی رتبه علمی ب را کسب نمودر(لینک)
مجله «پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی» (PDMD) یک مجله علمی با دسترسی آزاد و داوری دوسو ناشناس است که مقالات اصیل، مرورها، ارتباطات کوتاه و گزارشهای علمی با استانداردهای علمی و اخلاقی بالا در حوزه روانشناسی، با تمرکز بر اختلالات خلقی و پویاییهای روانشناختی، منتشر میکند. این مجله چهار بار در سال به زبان فارسی توسط «انجمن هوش و استعداد ماهر» منتشر میشود و موضوعات علمی در زمینههای زیر را پوشش میدهد:
- جنبه های روان شناختی و روان فیزیولوژیکی بیمار یهای مزمن
- استرس، اضطراب و مکانیزم های دفاعی
- مدل های رفتاری، شناختی و اجتماعی مرتبط با روان درمانی
- فرایندهای روانی و تداوم اختلالات روانی و بیماری های تهدید کننده سلامت روان
- مداخلات روان شناختی در درمان بیماری های تهدید کننده سلامتی
- مطالعات با روش شناسی کیفی و ترکیبی در حوزه روان شناسی و روان درمانی
- توسعه مطالعات میان رشته ای در حوزه سلامت
- توجه، ادارک،حافظه، کارکردهای اجرایی، بازتوانی شناختی
- مدل ها و فرایندهای شناختی در اختلال های هیجانی.