ارائه مدل علی روابط پنج عامل بزرگ شخصیت و بیصداقتی تحصیلی با نقش واسطهای هیجانات خوداگاه و جهتگیری هدف
کلمات کلیدی:
پنج عامل بزرگ شخصیت, بیصداقتی تحصیلی، هیجانات خودآگاه, جهتگیری هدفیچکیده
هدف: هدف از این پژوهش بررسی مدل علی روابط بین پنج عامل بزرگ شخصیت و بیصداقتی تحصیلی با نقش واسطهای هیجانات خودآگاه و جهتگیری هدفی در دانشجویان دانشگاه پیام نور بود.
روششناسی: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور خرامه بود که از بین آنها 285 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای استفادهشده در این پژوهش شامل پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ (1991)، پرسشنامه جهتگیری هدفی الیوت و مک گریگور (2001)، مقیاس بیصداقتی تحصیلی مک کاب و تریوینو (1996)، و پرسشنامه هیجانات خودآگاه کوهن و همکاران (2011) بودند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که پنج عامل بزرگ شخصیت به صورت مستقیم و معناداری بر جهتگیری هدفی، هیجانات خودآگاه و بیصداقتی تحصیلی تأثیرگذار هستند. همچنین، جهتگیری هدفی و هیجانات خودآگاه به صورت مستقیم و معناداری بر بیصداقتی تحصیلی تأثیر داشتند. علاوه بر این، مشخص شد که ویژگیهای شخصیتی به طور غیرمستقیم و از طریق جهتگیری هدفی و هیجانات خودآگاه بر بیصداقتی تحصیلی تأثیرگذار هستند.
نتیجهگیری: این پژوهش نشان داد که ویژگیهای شخصیتی، جهتگیری هدفی و هیجانات خودآگاه همگی نقش مهمی در شکلدهی به رفتارهای بیصداقتی تحصیلی دارند. تقویت جهتگیری به سمت اهداف یادگیری و کاهش تأکید بر اهداف عملکردی، به همراه تقویت هیجانات خودآگاه میتواند به کاهش بیصداقتی تحصیلی در میان دانشجویان منجر شود. این یافتهها میتواند به دانشگاهها و سیاستگذاران آموزشی در توسعه برنامهها و سیاستهای پیشگیری از بیصداقتی تحصیلی کمک کند.