اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر بهبود انعطاف پذیری شناختی، باورهای ارتباطی و نشخوار فکری افراد دارای نارضایتی زناشویی
کلمات کلیدی:
رفتار درمانی دیالکتیک, انعطاف پذیری شناختی, باورهای ارتباطی, نشخوار فکری, نارضایتی زناشوییچکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر بهبود انعطافپذیری شناختی، باورهای ارتباطی و کاهش نشخوار فکری در افراد دارای نارضایتی زناشویی انجام شد.
روششناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه افراد دارای نارضایتی زناشویی شهر بجنورد بود که در سال 1403 به مراکز مشاوره بهزیستی مراجعه کردند و در آزمون نارضایتی زناشویی اولسون نمره نارضایتی دریافت کردند. روش نمونهگیری در دسترس از میان این افراد استفاده شد و حجم نمونه شامل 40 نفر بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، پرسشنامه باورهای ارتباطی آیدلسن و اپستین (1981) و پرسشنامه نشخوار فکری نولن-هوکسما (1991) بود. گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقهای رفتار درمانی دیالکتیکی بر اساس پروتکل مککی و همکاران (1391) شرکت کرد، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل واریانس مکرر و نرمافزار SPSS23 انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد رفتار درمانی دیالکتیک بهطور معناداری باعث بهبود انعطافپذیری شناختی، باورهای ارتباطی و کاهش نشخوار فکری در افراد دارای نارضایتی زناشویی شد. تفاوتهای معناداری بین گروه آزمایش و کنترل در این متغیرها مشاهده شد.
نتیجهگیری: رفتار درمانی دیالکتیک میتواند بهعنوان یک مداخله مؤثر برای بهبود انعطافپذیری شناختی، تقویت باورهای ارتباطی مثبت و کاهش نشخوار فکری در افراد با نارضایتی زناشویی به کار گرفته شود. این نتایج نشاندهنده اهمیت استفاده از روشهای درمانی نوین در بهبود مسائل روانشناختی و روابط زوجین است.