بررسی نقش خودکارآمدی دیجیتال در باورهای غیرمنطقی نوجوانان دوره دوم متوسطه
کلمات کلیدی:
خودکارآمدی دیجیتال, باورهای غیرمنطقی, نوجوانان, دوره دوم متوسطهچکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خودکارآمدی دیجیتال در باورهای غیرمنطقی نوجوانان دوره دوم متوسطه بود.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان دوره دوم مقطع متوسطه مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1402 در منطقه 3 تهران بودند. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس جدول مورگان و با در نظر گرفتن احتمال ریزش 250 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونهگیری هدفمند و در دسترس با مراجعه به مدارس پسرانه و دخترانه منطقه 3 تهران، نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل مقیاس خودکارآمدی دیجیتال اولفرت و اشمیت (DSES) (2022) و پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز (IBQ-40) (1968) بود. در پژوهش حاضر دادههای گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تکمتغیری مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد خودکارآمدی دیجیتال میتواند 19 درصد از باورهای غیرمنطقی نمونه آماری پژوهش پیشبینی کند. همچنین نتایج نشان داد خودکارآمدی دیجیتال با ضریب بتای 20/0- میتواند باورهای غیرمنطقی آزمودنیها را به صورت منفی پیش بینی کنند (01/0> p).
نتیجهگیری: بنابراین میتوان نتیجه گرفت که میتوان از طریق خودکارآمدی دیجیتال، باورهای غیرمنطقی نوجوانان را پیشبینی نمود.