بررسی رابطه میان هوش معنوی و خودکارآمدی با نقش میانجی خودشفقتورزی در دانش آموزان
کلمات کلیدی:
هوش معنوی, خودکارآمدی, خودشفقتورزی, دانش آموزانچکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه میان هوش معنوی و خودکارآمدی با نقش میانجی خودشفقتورزی در دانش آموزان بود.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر منطقه 9 شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1401-1402 در دوره دوم مقطع متوسطه مشغول به تحصیل بودند. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس دیدگاه کلاین 300 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونهگیری هدفمند و در دسترس با مراجعه به مدارس دوره اول متوسطه منطقه 9 تهران، نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شوارتز (1995)، پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008) و پرسشنامه خودشفقتورزی نف (2003) بود. دادههای گردآوری شده با نرم افزار AMOS و SPSS و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد
یافتهها: اثر مستقیم هوش معنوی بر خودشفقتورزی (27/0= β و 11/3 = t) معنادار است. همچنین اثر مستقیم هوش معنوی بر خودکارآمدی (30/0= β و 25/3 = t) معنادار میباشد. سرانجام، اثر مستقیم خودشفقتورزی بر خودکارآمدی (33/0= β و 41/3= t) نیز معنادار است. اثر غیر مستقیم هوش معنوی بر خودکارآمدی 09/0 و اثر کل 39/0 به دست آمده است.
نتیجهگیری: بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در رابطه میان هوش معنوی و خودکارآمدی، متغیر خودشفقتورزی به عنوان میانجیگر میتواند این رابطه را تقویت کند.